افزودن به فهرست علاقه‌مندی‌ها
اضافه به مقایسه0

کتاب چرخه گفتمانی در سیاست خارجی

مرجع:
دسته بندی: علوم سیاسی
مولف
جلال دهقانی فیروزآبادی
ناشر
مخاطب

خرید کتاب چرخه گفتمانی در سیاست خارجی  اثر جلال دهقانی فیروزآبادی . نشر مخاطب منتشر شده است

ادامه مطلب
‎ریال1,500,000
Size chart
Women's clothing size
SizeXSSML
Euro 32/34 36 38 40
USA 0/2 4 6 8
Bust(in) 31-32 33 34 36
Bust(cm) 80.5-82.5 84.5 87 92
Waist(in) 24-25 26 27 29
Waist(cm) 62.5-64.5 66.5 69 74
Hips(in) 34-35 36 37 39
Hips(cm) 87.5-89.5 91.5 94 99
How To Measure Your Bust

With your arms relaxed at your sides, measure around the fullest part of your chest.

How To Measure Your Waist

Measure around the narrowest part of your natural waist, generally around the belly button. To ensure a comfortable fit, keep one finger between the measuring tape and your body.

نام تجاری:
توضیحات

معرفی کتاب چرخه گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دولت بازرگان تا دولت روحانی

کتاب «چرخه گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دولت بازرگان تا دولت روحانی» نوشته سیدجلال دهقانی‌فیروزآبادی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی، به همت نشر مخاطب منتشر شد. در مقدمه کتاب می خوانیم:
حوزة نظری مطالعات سیاست‌خارجی‌ایران نسبت به‌گذشته بسط و گسترش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است به گونه‌ای که در سال‌های اخیر نظریه‌های مختلفی برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی به کار بسته شده است. این نظریه‌ها را می‌توان به دو دستة کلی اثبات‌گرا و فرااثبات‌گرا تقسیم کرد. تفکر غالب در این حوزه اثبات‌گرایی بوده است. از میان پارادایم‌های نظری اثبات‌گرا نیز، سنت غالب در مطالعه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تا اوایل دهة 1380 رئالیسم یا واقع‌گرایی بوده است، به طوری که بیشتر نویسندگان و تحلیل‌گران، به ویژه نویسندگان و تحلیل‌گران خارجی، در چارچوب نظریه‌ها و رهیافت‌‌های مختلف در این قالب فکری به واکاوی ماهیت و رفتار سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی می‌پرداختند.
نظریه‌های واقع‌گرایِ تحلیل سیاست خارجی بازیگر عام هستند. ازاین‌رو، مهم‌ترین ویژگی‌ها و مفروض‌‌های نظریه‌‌های واقع‌گرا، یکسان‌پنداری کشورها، غفلت از نقش و تأثیر قوام‌بخش ساختارهای غیرمادی و فکری‌ـ فرهنگ، زبان، ایدئولوژی و گفتمان ـ، تمرکز بر عقلانیت ابزاری و عدم توجه کافی به عقلانیت ارتباطی و استدلالی در سیاست خارجی است. ازاین رو، جمهوری اسلامی نیز به مانند سایر کشورها و دولت‌ها منافع مسلّم برونزا و ارجحیت‌‌های پیشینی معینی دارد که فارغ از ساختارهای انگاره‌ای و هنجاری در محیط راهبردی بین‌المللی به پی‌گیری و تأمین آنها می‌پردازد.
کاربست پارادایم واقع‌گرایی، دربرگیرندة همة شاخه‌ها و نحله‌های آن،  برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تحلیل‌گر را با نوعی پارادوکس نظری مواجه و به تبع آن به داوری ارزشی و پیش‌داوری وادار می‌سازد؛ زیرا، از یک طرف، برپایه منطق و مفروض‌‌های نظریه‌های واقع‌گرا، ساختارهای غیرمادی مانند فرهنگ، زبان، گفتمان و ایدئولوژی نقش تعیین‌کننده و قوام‌بخش در تدوین، تعریف و اجرای سیاست خارجی ندارند. اما از سوی دیگر، ایدئولوژی و ساختارهای انگاره‌ای و هنجاری عملاً یکی از مهمترین عوامل تعیین‌کنندة سیاست خارجی جمهوری اسلامی هستند. این تناقض‌نما معمولاً واقع‌گرایان را به این جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نظری و ارزشی می‌رساند بدون آنکه کوچک‌ترین شک و تردیدی نسبت به صحت و صدق گزاره‌ها و مفروضه‌‌های واقع‌گرایی روا دارند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی را نادرست و ناکام تلقی کنند. در حقیقت، واقع‌گرایی نه تنها دانش و معرفت مشروع در مطالعة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تعیین می‌کند، بلکه رفتار و عملکرد مشروع آن را نیز تعریف می‌کند.
حال پرسش اساسی این است که چگونه می‌توان بدون افتادن در دام این معضل فکری و نظری و هرگونه داوری ارزشی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تحلیل و مطالعه کرد. یکی از راه‌حل‌‌های ممکن به کارگیری چارچوب‌‌های مفهومی مبتنی بر نظریه‌‌های فرااثبات‌گرا در حوزه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی است: رویکردهایی که تعامل عین و ذهن و نقش تکوینی و قوام‌بخش ساختارهای غیرمادی در سیاست خارجی را به رسمیت می‌شناسند. براساس این رهیافت‌ها که هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی نظریه‌های واقع‌گرا را نقد می‌کنند، دست‌کم می‌توان در صحت و عمومیت گزاره‌ها و قدرت تبیین این نظریه شک و تردید روا داشت. به بیان دیگر، نظریه‌‌های فرااثبات‌گرا در سیاست خارجی افق‌‌های جدیدی را برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌گشایند که بسیار فراتر از مطالعات سنتی در این حوزه می‌رود.
براین اساس، در سال‌های اخیر در اثر چرخش انتقادی در رشتة روابط بین‌الملل، هژمونی اثبات‌گرایی در این رشته افول کرده است. پیرو این تحول نظری، چیرگیِ پارادایم واقع‌گرایی بر حوزة مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز با چالش پارادایم‌های دیگر مواجه شده است. در این میان، نقش و سهمِ سازه‌انگاری بیش از سایر مکاتب نظری بوده است. به گونه‌ای که از میانة دهة هشتاد هجری شمسی این حوزه مطالعاتی تحت تأثیر این مکتب نظری قرار گرفته و در چارچوب آن ادبیات غنی‌ای تولید و ترویج شده است. اما، افزون بر این پارادایم‌ها و مکاتب نظری فرااثبات‌گرای دیگر نیز در توسعة حوزة مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مشارکت و مساهمت داشته‌اند. یکی از این رهیافت‌های نظری نظریة تحلیل گفتمان است. گرچه حجم نسبتاً اندکی از ادبیات نظری برپایة این رویکرد نظری در دست است.
بنابراین، یکی از دغدغه‌‌های فکری و دلمشغولی‌‌های ذهنی نویسنده نیز از آغازین سال‌های تدریس درس «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا، از سال 1375 تاکنون، کاربست این رهیافت‌‌ نظری در حوزة مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی ایران بوده است. کتاب حاضر، یکی از دستاوردهای این تلاش فکری و مشغلة ذهنی است که به مطالعه و تبیین چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی از منظر نظریة تحلیل گفتمان می‌پردازد.
این بحث نخستین بار در سال 1377 به صورت سخنرانی علمی تحت عنوان «گفتمان‌‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شد. سپس به عنوان یکی از فصول کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که در سال 1378 طرح آن به سازمان سمت پیشنهاد و تصویب شد، منظور گردید. کتابی که چاپ نخست آن در سال 1388 منتشر شد و فصل چهارم آن به گفتمان‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد.
با مرور زمان، آشکار شد که ظرفیت این ساحت و سویة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بسیار فراتر از یک فصل کتاب بوده و در قالب آن نمی‌توان حق مطلب را به طور شایسته اداء کرد. در نتیجه، تصمیم بر آن شد که مطالب و مباحث در چارچوب یک کتاب مستقل تقدیم محافل علمی و دانشگاهی، به ویژه اساتید و دانشجویان ارجمند حوزه مطالعاتی سیاست خارجی ایران شود. این کتاب با عنوان «تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» توسط انتشارات مؤسسه روزنامه ایران در سال 1384 چاپ و منتشر شد. اما از آن تاریخ تاکنون تحولات عملی و نظری بسیاری در عرصة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رخ داده است که شایستة بررسی گفتمانی است. از این رو، ضرورت داشت که این تحولات جدید واکاوی و مطالب پیشین در پرتوِ آنها بازبینی شود، هدفی که به تألیف و انتشار اثر پیش رو انجامید.  
جهت ایضاح مطلب و تنویر افکار خوانندگان گرامی، توضیح چند نکته دیگر نیز ضروری است. نخست، هدف این نوشتار تحلیل گفتمانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رفتار آن نیست. تبیین و تشریح علل و عوامل عینی و ذهنی یا نظری و عملی تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی ایران نیز مدنظر نمی‌باشد؛ بلکه منظور تبیین گفتمان‌‌ها، واکاوی فرایند تحول و تکامل آن‌ها و سرانجام چرخة بستة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایة نظریه یا روش تحلیل گفتمان می‌باشد.
دوم، تعیین دقیق دوره‌‌های گفتمانی در سیاست خارجی ایران اگر غیرممکن نباشد دست کم بسیار دشوار است. چون، اولاً، انتقال از یک گفتمان به گفتمان دیگر دفعتاً و یک روزه صورت نمی‌گیرد؛ بلکه این عمل انتقال فرآیندی بطئی و تدریجی است. ثانیاً، گفتمان‌ها همیشه یک پا در گفتمان پیشین و پای دیگر در گفتمان پسین خود دارند. ثالثاً، در اثر تنازع و ضدیت گفتمانی و هویت سیال گفتمان هژمونی و تصلب کامل گفتمانی حادث نمی‌شود. هر سه ویژگی مرزبندی سفت و سخت گفتمان‌ها را مشکل و حتی ناممکن می‌سازند. از این رو، زمان‌بندی گفتمانی سیاست خارجی ایران با تسامح و تساهل علمی صورت گرفته است. در نتیجه، ممکن است بعضی از دوره‌‌های گفتمانی با هم تداخل و هم‌پوشی داشته باشند.
سوم، حاکمیت یا غلبة یک گفتمان در یک برهه به این معنا نیست که این گفتمان حتماً و صرفاً در این مقطع زمانی نیز تکوین یافته و شکل گرفته است، به گونه‌ای که ممکن است زمان تکوین و تقویم یک گفتمان ضرورتاً بر زمان هژمونی و غلبه آن در سیاست خارجی منطبق نباشد. چون، اولاً، گفتمان‌ها نظام‌های معنایی و دلالتی هستند که به مرور زمان تکوین و تکامل می‌یابند. ثانیاً، گفتمان‌ها، پس از تکوین و تکامل، در یک فرآیند تنازع گفتمانی به علتِ در دسترس بودن بیشتر و مفصل‌بندی بهتر به منزلت هژمونیک نسبی در سیاست خارجی دست می‌یابند.
چهارم، هژمونی یک گفتمان در یک دوره از سیاست خارجی به مثابة نبود گفتمان‌ها یا خرده‌گفتمان‌های رقیبِ دیگر نیست. چون، بر پایة تحلیل گفتمان، اولاً هژمونی گفتمانی به منزلة تصلب گفتمانی نیست؛ ثانیاً با توجه به ضدیت و منازعة گفتمان‌ها در میدان گفتمانی همواره پادگفتمان‌هایِ گفتمان غالب در عرصة سیاست خارجی حضور دارند و به رقابت با آن می‌پردازند. دست‌کم تاریخ تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی این ادعا را تأیید می‌کند، به گونه‌ای که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد چرخة گفتمانی بوده است؛ پدیده‌ای که موضوع مطالعة این کتاب می‌باشد.
پنجم، نزدیک به ده سال از انتشار کتاب «تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال 1384» می‌گذرد. در طول این سال‌ها از نقد و نقطه‌نظرات اساتید و دانشجویان بسیاری بهره‌مند شده‌ام که نقش بسزایی در تکامل بحث‌ها در اثر پیش رو داشته است. بر خود لازم می‌دانم مراتب قدردانی خود از آنان را ابراز دارم.
ششم، آنچه در پیش‌روست، همان گونه که در سطور قبل آمد، اثری متفاوت از کتاب پیش‌گفته است؛ چون افزون بر بازنگری بعضی از مباحث، دو دورة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب دو فصل نیز برآن افزوده شده است. به گونه‌ای که گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور و گفتمان اعتدال‌گرایی در فصل‌های هشتم و نهم تحلیل و تبیین شده‌اند. نتایج مباحث نیز بر پایة چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تدوین و تبیین شده است.
در فرایند انقلاب اسلامی، گفتمانی هژمونیک شکل گرفت که ریشه در سنت و مکتب اسلام شیعی داشت. این گفتمان انقلابی به بازتعریف بنیادی در حوزة سیاست داخلی و خارجی پرداخت و معیارهای متفاوتی را برای تعریف و تعیین «خود» و «دگر» در عرصه ملی و فراملی ارائه داد. از سوی دیگر، گفتمان مسلط و غالب جهانی را به چالش طلبید و نظم و نسق حاکم بر مناسبات و روابط بین‌المللی را مورد تردید و تهدید قرار داد و کانون‌‌های متعدد مقاومت را در برابر قدرت هژمونیک جهانی بسیج کرد و متغیرهای نوینی را وارد صحنه سیاست بین‌الملل کرد. در نتیجه، در بطن گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان‌‌های متمایز سیاست خارجی متولد شد که در چارچوب آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.
گفتمان انقلاب اسلامی در طول زمان دستخوش تغییر و تحول شد و در دوران‌‌های مختلف بر سیما و مشربی متفاوت ظاهر شد. به دنبال تحولات ابرگفتمان انقلاب اسلامی، خرده‌گفتمان‌‌های سیاست خارجی نیز دچار دگرگونی و دگردیسی شدند. هر یک از این گفتمان‌ها، براساس «نظام صدق» حاکم بر جامعه، بر کانون‌ها، دقایق و عناصر خاصی ابتناء یافت و مفاهیم کانونی و کلیدی را در بستر گفتمانی خود بازتعریف کرد.
بنابراین، در طول 36 سال گذشته، گفتمان‌‌های مختلف سیاست خارجی ظهور کردند که به صور مختلفی سیاست خارجی جمهوری اسلامی و عناصر آن را تحت تأثیر قرار دادند، به گونه‌ای که دال‌هایی همچون منافع ملی، قدرت و امنیت ملی، هویت ملی، و نظام بین‌الملل در بستر هر یک از این گفتمان‌ها معانی و مدلول‌‌های متفاوتی یافتند.
فراتر از این، تحولات و تغییرات گفتمانی تنها در حوزة گفتمانی باقی نماندند، بلکه تأثیرات شگرفی نیز در رفتار سیاست خارجی برجای نهادند. به دیگر سخن، تحول در حوزة گفتمان‌‌های سیاست خارجی موجب تغییر و تحول در رفتار سیاست خارجی نیز شد.
از این رو، برای درک و فهم سویه‌ها و درونمایه‌‌های سیاست خارجی نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، تحلیل و تبیین تشکل‌‌های گفتمانی و نیز گفتمان غالب در هر دوران ضروری است. به بیان دیگر، تحولات سیاست خارجی تابعی از تحولات گفتمانی در بستر اجتماعی‌ ـ‌ سیاسی خاصم بوده است که پیامدها و بازتاب‌‌های متفاوتی در سیاست خارجی داشته است. بنابراین، برای شناخت و درک ماهیت و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سال‌‌های گذشته، توضیح و فهم گفتمان‌‌های غالب در آن ضرورت دارد.
اما، با وجود این، این کتاب درصدد تبیین عینی ریشه‌ها و منابع گفتمان‌‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیست. توضیح چگونگی تأثیرگذاری گفتمان‌‌های مختلف بر رفتار سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و تحلیل دوره‌‌های گفتمانی آن نیز مدنظر نمی‌باشد. همچنین، تعامل و ترابط گفتمان‌ها با عوامل و عناصر و متغیرهای غیرگفتمانی (نهادها، حوادث سیاسی، فرایندهای اقتصادی، ساختار و فرایند نظام بین‌الملل و موقعیت ژئوپلتیکی) نیز مورد بحث و بررسی قرار نمی‌گیرند. رابطه بین «عین» و «ذهن» یا «ارزش» و «واقعیت» نیز که یکی از موضوعات مهم در مطالعات روابط بین‌الملل و سیاست خارجی است، در اینجا موضوع مطالعه نیست. علت‌یابی چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز مدنظر نیست.
موضوع اصلی در این نوشتار، تعیین و تعریف گفتمان‌‌های مختلف سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران و سیر تحول آن‌ها در چارچوب یک چرخة گفتمانی بسته است، به‌گونه‌ای‌که مرکز ثقل، کانون و دقایق و عناصر هر یک از گفتمان‌ها توصیف و توضیح داده می‌شوند. در حقیقت، هدف پاسخگویی به این سؤال است که در طول حیات جمهوری اسلامی، چه گفتمان‌هایی در سیاست خارجی ایران ظهور کرده‌اند و چه تحولات گفتمانی در قالب چرخة گفتمانی در آن رخ داده‌اند؟ طبعاً، یافتن پاسخ برای این پرسش محوری مستلزم جوابگویی به سؤالات فرعی و جزئی دیگری است که ناظر بر ابعاد و جنبه‌‌های متعدد و عناصر گوناگون هر یک از این گفتمان‌ها به معنای نظام معنایی خاص می‌باشد: مرکز ثقل و دال متعالی این گفتمان‌ها چیست؟ مهم‌ترین ویژگی‌‌های این گفتمان‌ها کدامند؟ عناصر و دقایق این گفتمان‌ها کدامند؟ مفاهیم و دال‌های دولت‌ـ ملت و نظام بین‌الملل بر چه معنا و مدلولی دلالت دارند؟ آیا تحولات و تغییرات گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، تحول «از» یک گفتمان به گفتمان دیگر بوده است یا تغییر «در» گفتمان می‌باشد؟ آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دچار گسست گفتمانی شده است؟ وجوه اشتراک و افتراق این گفتمان‌ها کدامند؟ فرآیند چرخة گفتمانی در سیاست خارجی ایران چگونه بوده است؟
تجزیه و تحلیل تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در نه فصل ارائه می‌شود. در فصل اول، چارچوب نظری و تحلیلی کتاب در قالب نظریه تحلیل گفتمان تبیین می‌گردد، چون نظریه‌‌های جریان اصلیِ اثبات‌گرا قادر نیستند فرایند تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران را توضیح دهند. فصل دوم به واکاوی کلان گفتمان ملت‌گرایی لیبرال می‌پردازد که بر سیاست خارجی دولت موقت حاکم بود و تا عزل بنی‌صدر در اول تیرماه 1360 به‌طور نسبی استمرار یافت. در فصل سوم، ابرگفتمان اسلام‌گرایی توضیح داده می‌شود. اسلام‌گرایی نخست، به صورت پادگفتمان ملت‌گرایی لیبرال، بین سال‌‌های 1357 تا 1360، در عرصة گفتمانی سیاست خارجی ایران ظهور کرد؛ سپس در سال 1360 تاکنون در هیأت و هیبت خرده‌گفتمان‌‌های مختلف بر سیاست خارجی خارجی جمهوری اسلامی حاکم بوده است.
موضوع فصل چهارم، تبیین آرمان‌گرایی به‌عنوان یکی از خرده‌گفتمان‌‌های اسلام‌گرایی است. آرمان‌گرایی اسلامی از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 تا برکناری بنی‌صدر در اول تیرماه 1360 به‌عنوان پادگفتمان ملت‌گرایی لیبرال مطرح شد. از این تاریخ تا اواسط سال 1363 نیز به‌صورت مهم‌ترین گفتمان در سیاست خارجی ایران درآمد. مصلحت‌گرایی، دومین خرده‌گفتمان اسلام‌گرایی است که در فصل پنجم مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. این گفتمان، پس از پیروزی‌‌های سرنوشت‌ساز جمهوری اسلامی در نبرد با نیروهای رژیم بعث عراق و حمایت علنی دو ابرقدرت و سایر کشورهای بزرگ از عراق مطرح گردید و تا پایان جنگ ادامه یافت.
فصل ششم به تجزیه و تحلیل یکی دیگر از خرده‌گفتمان‌‌های اسلام‌گرایی یعنی واقع‌گرایی اسلامی اختصاص دارد. این گفتمان که در درون اسلام‌گرایی شکل گرفت، در دوران موسوم به سازندگی به جایگاه برتر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دست یافت. در فصل هفتم، خرده‌گفتمان صلح‌گرایی مردم‌سالار شرح داده می‌شود. صلح‌گرایی مردم‌سالار، گفتمان غالب سیاست خارجی ایران در دو دورة ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی به عنوان دوران اصلاحات بوده است. فصل هشتم به تبیین گفتمان حاکم بر سیاست خارجی دولت نهم و دهم تحت عنوان اصول‌گرایی عدالت محور می‌پردازد. سرانجام، نهمین فصل گفتمان اعتدال‌گرایی حاکم بر سیاست خارجی دولت یازدهم را تبیین و تحلیل می‌کند. در نتیجه‌گیری نیز گزاره‌‌های منطقی از مباحث مطرح شده در فصل‌‌های کتاب که سیر تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد، استنتاج می‌شود.

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
مخاطب-دهقانی

مشخصات

موضوع
علوم سیاسی
مولف
جلال دهقانی فیروزآبادی
ناشر
مخاطب
شابک
9786005750096
تعداد صفحات
230
قطع کتاب
وزیری
نوع جلد
شومیز
نوبت چاپ
1
نظرات
بدون نظر

نظر دهید

  • ارزش خرید:
  • کیفیت کالا:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
نظرات (0)
تاکنون هیچ نقدی از طرف کاربران نوشته نشده.

سایر ویژگی‌ها

موضوع
علوم سیاسی
مولف
جلال دهقانی فیروزآبادی
ناشر
مخاطب
شابک
9786005750096
تعداد صفحات
230
قطع کتاب
وزیری
نوع جلد
شومیز
نوبت چاپ
1
محصولات مرتبط
موردی یافت نشد

فهرست

جستجوی پیشرفته

جستجو

مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ثبت نام / ورود