کتاب زندگیتو بچسب هر کسی که هستید این زندگی متعلق به شماست

آیا شما همچنان هدف‌تان را جست‌وجو می‌کنید یا درگیر رؤیاهای نامعلوم خود هستید؟

آیا برای اثبات خود و شایستگی‌های‌تان تحت فشار قرار می‌گیرید یا نگران این هستید که دیگران چه فکری دربارۀ شما می‌کنند؟ شما تنها فردی نیستید که گرفتار این مسائل می‌شوید.

جردن لی دولی که از یک کسب‌وکار کوچک شروع کرد، هم دقیقاً شما را درک می‌کند. او بی‌آنکه از مدرک دانشگاهی‌اش استفاده کند و در کمال خجالت، روی صحنه، جلو هزاران نفر ظاهر شد و تمام‌ِ وقت نگران این بود که دیگران چه تصوری از او در ذهن دارند.

او در مسیر زندگی، درس‌های مفیدی دربارۀ کسب زندگی هدفمند آموخته است.

تحقیقات و فعالیت‌های جردن به خاطر عبارت تبلیغاتی مؤثر او -اینجا پناهگاهی برای درد کشیده‌هاست- که تبدیل به یک جنبش بین‌المللی شد و در کل دنیا شناخته شد، منبع الهام‌بخش مفیدی برای اعتقادات، کار و زندگیِ روزمره و روابط زنان کل دنیاست.

جردن در کتابِ زندگیتو بچسب، به برخی روش‌های کاربردی و ابزارهای عملی اشاره می‌کند:

-مواجهه با موانعی از قبیل ناامیدی، کمال‌گرایی، مقایسه و سردرگمی.

-اجتناب از برچسب‌های رفتاری و رهایی از چهارچوب انتظارات.

-شناسایی و برطرف ساختن بهانه‌ها، استرس و نگرانی‌های بی‌مورد بابت آیندۀ نامعلوم.

-غلبه بر باوری کذب مبنی بر اینکه شما قادر به کسب زندگی‌ای که خدا برای‌تان مقدر کرده نیستید؛ مگر اینکه به یک هدف خاص یا یک رویداد برجسته در زندگی خود دست یابید.

چنانچه احساس می‌کنید نیاز است تا ذهنیت خود را تغییر دهید و نمی‌دانید که چطور باید این کار را انجام دهید، این کتاب به شما کمک می‌کند تا بر شرمساری غلبه کنید، قدردانی کردن را تمرین و موفقیت را دوباره تعریف کنید.

قسمتی از کتاب زندگیتو بچسب:

به نظر من، ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که برخی افراد نگران از دست دادن فرصت و جایگاه خود هستند. گاهی اوقات آن‌قدر درگیر این مسئله می‌شوند که واقعاً موقعیتی را که در آن قرار دارند از دست می‌دهند. به صورت اختصاری با این عبارت مواجه هستیم: ترسِ از دست دادن.

این یک مسئله جدی است. من به هر کجا که می‌نگرم، می‌بینم جوان‌ها خودشان را بیش از حد مقید انجام کاری می‌کنند و تمام فکر و ذهن‌شان این است که اگر به یک مکان خاص نروند یا در یک رویداد اجتماعی حضور نیابند، فرصت بزرگی را از دست می‌دهند. من و برادرم اخیراً در مورد این پدیده بحث می‌کردیم و او آنچه را در بین دوستانش مشاهده کرده بود با من به اشتراک گذاشت. ما دربارۀ این مسئله بحث کردیم که برخی افراد از جایگاهی که در آن هستند احساس نارضایتی می‌کنند، به این خاطر که آن‌ها دنبال تجربه کردن زندگی دیگران هستند.

سپس او سرش را تکان داد و گفت: «افراد همیشه از همه‌چیز ناراضی و گله‌مند هستند. حق با او بود. اگر انتظارات شما تحقق یابد، یعنی در بیست سالگی به یک شهر مدرن بزرگ مهاجرت کنید، شغل دلخواه‌تان را کسب نمایید و عکس‌تان را در اینستاگرام یا شبکه‌های اجتماعی منتشر سازید، راضی خواهید بود؛ ولی این رضایت و خشنودی زیاد دوام نمی‌آورد و شما درصدد تحقق انتظارات دیگر برمی‌آیید. این چرخه همچنان ادامه دارد. آیا همچنان معتقد هستید که با تحقق رؤیای‌تان همه‌چیز تمام می‌شود یا در قدم بعدی، هدف نهفته‌تان آشکار می‌گردد؟