پرایس اکشن

معاملات قیمت یک روش برای سفته بازی بازار مالی است که شامل تجزیه و تحلیل حرکت قیمت پایه در طول زمان می­باشد. این عامل توسط بسیاری از معامله گران خرده فروشی و اغلب توسط معامله گران نهادی و مدیران صندوق­های تامینی برای پیش بینی جهت آینده قیمت اوراق بهادار یا بازار مالی استفاده می­شود. معاملات پرایس اکشن عوامل اساسی را که بر حرکت بازار تأثیر می‌گذارند نادیده می‌گیرد و در عوض به تاریخچه قیمت بازار نگاه می‌کند، یعنی حرکت قیمت آن در یک دوره زمانی مشخص؛ بنابراین، عمل قیمت یک تحلیل تکنیکال است، اما چیزی که آن را از اکثر اشکال تحلیل تکنیکال متمایز می‌کند این است که تمرکز اصلی آن بر رابطه قیمت فعلی بازار با قیمت‌های گذشته یا اخیر آن است، در مقابل دست دوم مقادیری که از آن تاریخچه قیمت به دست می­آیند. ما در این مقاله قصد داریم تا با شما عزیزان در رابطه با معاملات پرایس اکشن و جزئیات آن بحث نماییم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید. 

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن به حرکت قیمت اوراق بهادار اشاره دارد که در یک بازه زمانی خاص ترسیم می­شود. این یک عامل یا استراتژی مهم است زیرا اکثر معامله گران برای تصمیم گیری­های مهم تجاری تنها به این بستگی دارند. اقدام قیمت نیز برای تحلیلگران مهم است زیرا اساس تحلیل تکنیکال سهام یا کالاهای درگیر را تشکیل می­دهد.

عملکرد قیمت در نمودارها به اشکال مختلف ارائه می شود تا درک آن برای معامله گران آسان شود. تحلیل تکنیکال و مشتقات آن به این عمل قیمت بستگی دارد. بسیاری از مشتقات تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک از روی عمل قیمت محاسبه می شوند. از این رو، عامل مهمی در تحلیل تکنیکال سهام یا کالاها است.

معامله گران از الگوهای نمودارهای مختلف مانند الگوهای نمودار شمعی برای درک آسان تر عملکرد قیمت استفاده می­کنند زیرا این الگوها حرکت رو به بالا و پایین قیمت اوراق بهادار را مشخص تر و واضح تر نشان می­دهد که درک آن را برای معامله گران ساده می­کند. برای این منظور بیشتر از الگوهای شمعدانی مانند صلیب حرامی، نقش گیر و سه سرباز سفید استفاده می­شود.

سیستم پرایس اکشن نشان دهنده حرکت قیمت یک جفت ارز معین است. منشأ این رویکرد به روزهای خوش چارلز داو، بنیانگذار تحلیل تکنیکال برمی­گردد. طبق شرایط آن، قیمت شامل تمام اطلاعات لازم و حقایق اساسی است. هر چیزی که در بازار اتفاق می­افتد قیمت گذاری شده است. بنابراین، عمل قیمت جوهر حرکت قیمت را نشان می­دهد. اگر می­دانید چگونه از آن به درستی استفاده کنید، لازم نیست ریاضیات پیچیده را پشت سر بگذارید یا صدها عنوان خبر را بخوانید. قیمت همه چیز را برای شما انجام خواهد داد. بنابراین، فایده اصلی عمل قیمت این است که یک معامله گر خود را از اطلاعات غیر ضروری رها می­کند و دید روشنی نسبت به آنچه در بازار اتفاق می­افتد دارد.

کاربرد پرایس اکشن

پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که برای تجزیه و تحلیل رفتار بازار و شناسایی فرصت­های ورود و خروج ایده آل استفاده می­شود. عمل قیمت در هسته خود منعکس کننده عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در یک بازار است. به روشی دیگر، یک معامله گر پرایس اکشن فقط قیمت و حرکات آن را بدون استفاده از اندیکاتورهای فنی باور می­کند. با تحلیل از دیدگاه معامله گر قیمت، زمانی که خریداران علاقه بیشتری به هر دارایی خاص داشته باشند، از نظر روانی مایلند هر آنچه را که فروشندگان ارائه می­دهند بپردازند. در نهایت، اگر علاقه خرید ادامه یابد، قیمت­ها به سمت بالاتر و در نتیجه ایجاد یک روند صعودی در نمودار می­روند. در یک توضیح ساده­تر، قیمت موازی با تقاضای بازار است.  

در نهایت، تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت به معامله گران کمک می­کند تا دو چیز را تعریف کنند:

1.    سطوح هدف برای ورود به یک موقعیت،

2.    همچنین زمینه­های روشنی را برای مدیریت ریسک به درستی فراهم می­کند.

علاوه بر این، هدف اصلی از معاملات پرایس اکشن، توصیف وضعیت بازار (بازارهای روند یا جانبی) است. بر اساس این اطلاعات، سرمایه گذاران می­توانند یک استراتژی معاملاتی برای زمان بندی بازار ایجاد کنند.

اصطلاحات پرایس اکشن

مفاهیمی در پرایس اکشن­ ها وجود دارد که برخی­ ها آن را نمی­توانند تشخیص دهند. این مفاهیم به شرح زیر می­باشد:

·      کندل:

الگوهای کندل معاملاتی دارای محدودیت­های واضحی است. تصادفی بودن، ناسازگاری و احتمال کم چند موضوع مهم در تجارت عملی هستند. فکر کردن به کندل­های پرایس اکشن به عنوان تجارت الگوی صرف، دستور العملی برای فاجعه است. این عامل دقیقاً در انجمن­ های آنلاین و وب سایت­های اطلاعاتی اتفاق می­افتد. الگوهای کندل، بر خلاف الگوهای قیمت، باید از طریق پس زمینه فشار خرید و فروش تحلیل شوند. ما می­توانیم با خواندن اکشن قیمت در الگوهای کندل بر این محدودیت­ها غلبه کنیم. این عامل به ما کمک می­کند تا فشار خرید و فروش داخل الگوهای شمعدانی را بررسی کنیم. انجام این کار، ما را به تمرکز بر روی الگوهای شمعی پر سود و اجتناب از الگوهای کم احتمال سوق می­دهد.

·      الگوهای معاملاتی: 

تحلیلگران ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک را با استفاده از این مفهوم محاسبه می کنند. الگوهای مختلف قیمت به ارزیابی فرصت­های معاملاتی کمک می­کند. االگوهای نوار داخل و الگوهای نوار پین دو نمونه هستند. معامله گران پرایس اکشن جنبه­های اساسی تاثیرگذار بر نوسانات بازار را نادیده می­گیرند. در عوض، آنها بر این باورند که حرکات قیمت اوراق بهادار تنها منبع قابل اعتماد اطلاعات است.

مهم­ترین محورهای بوجود آورنده پرایس اکشن

معامله گران پرایس اکشن از تاریخچه گذشته حرکت قیمت در بازار استفاده می­کنند، بیشتر معمولاً بر روی اقدام اخیر قیمت در 3 تا 6 ماه گذشته تمرکز می کنند و تمرکز کمتری بر تاریخچه قیمت­های دورتر دارند. این تاریخچه قیمت شامل نوسان اوج و نوسان پایین در یک بازار و همچنین سطوح حمایت و مقاومت است. الگوهای پرایس اکشن، که به آنها «محرک‌ها»، «راه‌اندازی‌ها» یا «سیگنال‌ها» نیز گفته می‌شود، در واقع مهم‌ترین جنبه معاملات پرایس اکشن­ها هستند، زیرا این الگوها هستند که سرنخ‌های قوی را در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهند که قیمت ممکن است در آینده انجام شود. مهم­ترین محورهای بوجود آورنده پرایس اکشن به شرح زیر می­باشد:

• نمودار شمعدانی

شمعدان­ها با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد می­شوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر می­رسند، در مواقع دیگر الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل یا اهداف تجاری استفاده می­کنند. الگوهای شمعدانی زیادی وجود دارد. در اینجا یک نمونه برای شروع شما آورده شده است. الگوها به صعودی و نزولی تقسیم می­شوند. الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت می­باشد. هیچ الگوی همیشه کار نمی­کند، زیرا الگوهای شمعی نشان دهنده تمایلات در حرکت قیمت هستند، نه تضمین آنها.

• روند گاوی

روندهای گاوی به روندهای صعودی اشاره دارد که در آن قیمت به طور متوالی در حال تشکیل سطوح پایین و بالاترین بالاتر است.

• روند خرسی

شکست­های کاذب دقیقاً همان چیزی است که به نظر می­رسد. شکستی که فراتر از یک سطح مشخص نیست و منجر به شکست کاذب آن سطح می­شود. روند خرسی یکی از مهم ترین روندهای معاملاتی اکشن قیمتی هستند که باید به آن دقت کرد، زیرا اغلب نشانگر قوی هستند که قیمت در شرف تغییر جهت است یا روندی در شرف از سرگیری مجدد است.

• خط حمایت

در یک روند نزولی، قیمت­ها کاهش می­یابد زیرا عرضه بیش از تقاضا وجود دارد. هر چه قیمت‌ها پایین‌تر می‌رود، قیمت‌ها برای کسانی که در حاشیه منتظر خرید سهام هستند جذاب‌تر می‌شود. در برخی سطوح، تقاضایی که به آرامی در حال افزایش بود به سطحی که با عرضه مطابقت دارد افزایش خواهد یافت. در این مرحله، کاهش قیمت­ها متوقف می­شود.

خط حمایت می­تواند سطح قیمت در نمودار یا منطقه قیمت باشد. در هر صورت، پشتیبانی منطقه­ای در نمودار قیمت است که تمایل خریداران را برای خرید نشان می­دهد. در این سطح است که تقاضا معمولاً بر عرضه غلبه می­کند و باعث توقف و معکوس شدن کاهش قیمت می­شود.

• خط مقاومت

مقاومت نقطه مقابل حمایت است. قیمت­ها افزایش می­یابد زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با افزایش قیمت­ها، زمانی فرا می­رسد که فروش میل به خرید را تحت تاثیر قرار می­دهد. این عامل به دلایل مختلفی اتفاق می­افتد. ممکن است معامله گران تشخیص داده باشند که قیمت­ها خیلی بالا هستند یا به هدف خود رسیده­اند. این عامل می­تواند عدم تمایل خریداران به ایجاد موقعیت­های جدید در چنین ارزش گذاری­های غنی باشد. ممکن است به هر دلیل دیگری باشد، اما یک تکنسین به وضوح در نمودار قیمت سطحی را مشاهده خواهد کرد که در آن عرضه شروع به غلبه بر تقاضا می­کند. این مقاومت است، مانند پشتیبانی، می­تواند یک سطح یا یک منطقه باشد.

هنگامی که یک منطقه یا خط حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می­توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا با رسیدن قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت قبلی، یکی از این دو کار را انجام می­دهد. از سطح حمایت یا مقاومت، یا سطح قیمت را نقض کند و در جهت قبلی خود ادامه می دهد تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.

زمان بندی برخی معاملات بر این باور است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نمی­شوند. خواه قیمت توسط سطح حمایت یا مقاومت متوقف شود یا از آن عبور کند، معامله‌گران می‌توانند روی جهت قیمت شرط ببندند و به سرعت تشخیص دهند که آیا درست هستند یا خیر. اگر قیمت در جهت اشتباه حرکت کند (از سطوح حمایت یا مقاومت قبلی عبور کند)، موقعیت می­تواند با ضرر کوچک بسته شود. با این حال، اگر قیمت در جهت درست حرکت کند (به سطوح حمایت یا مقاومت قبلی احترام می گذارد)، حرکت ممکن است قابل توجه باشد.

الگوهای متداول پرایس اکشن

در معاملات، عمل قیمت، رفتار اوراق بهادار، شاخص‌ها، کالاها یا ارزها را بررسی می‌کند تا پیش‌بینی کند که در آینده چه خواهد کرد. اگر تحقیقات اقدام قیمتی شما نشان می­دهد که قیمت در شرف صعود است، ممکن است بخواهید یک موقعیت طولانی بگیرید، یا اگر فکر می­کنید قیمت به دلیل سقوط است، ممکن است بخواهید دارایی را کوتاه کنید.

نگاه کردن به الگوها و یافتن، نشانه‌های مهمی که ممکن است بر سرمایه‌گذاری شما تأثیر بگذارد، همگی بخشی از درک معاملات اکشن قیمت است. بسیاری از معامله گران از استراتژی­های مختلف قیمت برای پیش بینی حرکت بازار و سود در کوتاه مدت استفاده می­کنند. الگوهای متداول شامل موارد زیر می­باشد:

پین بار

پین بار یک استراتژی اقدام قیمتی است که رد قیمت را نشان می­دهد که یک برگشت بالقوه قریب الوقوع است. نوار داخلی یک استراتژی اقدام قیمتی است که یکپارچگی را نشان می­دهد و یک شکست احتمالی قریب الوقوع است. این دو سیگنال، هنگامی که با هم ترکیب شوند، منجر به یک الگوی ترکیب نوار پین یا یک الگوی ترکیب نوار درونی - پین نوار می­شوند.

پین بار و الگوهای ترکیبی نوار داخلی برخی از قوی‌ترین سیگنال‌های اقدام قیمتی هستند که با آن‌ها مواجه خواهید شد. دو الگوی ترکیبی اصلی وجود دارد که باید روی یادگیری تمرکز کنید. ترکیب پین نوار + نوار داخلی، از یک نوار پین تشکیل شده است که یک نوار داخلی کوچک را به سمت دماغه پین ​​مصرف می­کند. تنظیم ترکیبی پین نوار داخلی به سادگی یک نوار پین است که یک نوار داخلی نیز می­باشد. به عبارت دیگر، یک نوار پین که در محدوده یک نوار بیرونی یا نوار مادر قرار دارد.

کندل بازگشتی

یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن ریورسال می­باشد. یکی از قدرتمندترین راه‌ها برای استفاده از استراتژی‌های معاملاتی قیمت، سیگنال‌های معکوس در بازار است. سیگنال‌های عمل قیمت اغلب می‌توانند معامله‌گر را به سمت برگشت (تغییر جهت) قریب‌الوقوع قیمت سوق دهند. این استراتژی‌های معکوس عمل قیمت اغلب ورودی‌های دقیقی را به بازار پرطرفدار، بازار محدود به محدوده یا حتی خلاف روند ارائه می‌دهند، و همچنین اغلب ریسک خوبی برای پاداش بالقوه ارائه می‌دهند.

بسیاری از معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که تصور می­کنند سیگنال معکوس فقط خلاف روند است. اما اصلاً اینطور نیست. روندها به سمت سطوح باز می­گردندو وقتی این کار را انجام می­دهند، می­توانیم به دنبال سیگنال های معکوس قیمتی باشیم که در این سطوح شکل می­گیرد تا مطابق با روند نمودار غالب / کلی روزانه / هفتگی معامله کنیم.

سه کندل بازگشتی

یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن سه کندل بازگشتی می­باشد. الگوی سه داخل به بالا یک الگوی معکوس صعودی است که از یک شمع پایین بزرگ، یک شمع کوچکتر به سمت بالا که در داخل شمع قبلی قرار دارد، و سپس یک شمع رو به بالا دیگر که بالای شمع بسته می‌شود، تشکیل شده است.

الگوی سه داخل رو به پایین یک الگوی معکوس نزولی است که از یک شمع بزرگ به سمت بالا، یک شمع پایین کوچکتر موجود در شمع قبلی و سپس یک شمع پایین دیگر که در زیر شمع دوم بسته می‌شود، تشکیل شده است.

این الگوها ماهیت کوتاه مدتی دارند و ممکن است همیشه منجر به تغییر روند قابل توجه یا حتی جزئی نشوند. استفاده از این الگوها را در چارچوب یک روند کلی در نظر بگیرید. به عنوان مثال، در طول یک عقب نشینی در یک روند صعودی کلی، از سه درون به بالا استفاده کنید.

اینساید بار و اوت سایت بار

یکی دیگر از الگوهای پرایس ساکشن اینساید بار و اوت سایت بار می­باشد. الگوی اینساید بار یک استراتژی معاملاتی عمل قیمت دو میله­ای است که در آن نوار داخلی کوچکتر است و در محدوده بالا به پایین نوار قبلی است، یعنی مقدار زیاد از بالای نوار قبلی کمتر است و پایین بالاتر است. نسبت به نوار قبلی پایین است. موقعیت نسبی آن می­تواند در بالا، وسط یا پایین نوار قبلی باشد.

نوار قبلی، نوار قبل از نوار داخلی، اغلب به عنوان نوار مادر شناخته می­شود. گاهی اوقات یک نوار داخلی به عنوان ib و نوار مادر آن به عنوان mb مشاهده خواهید کرد. برخی از معامله‌گران از تعریف ملایم‌تری از میله داخلی استفاده می‌کنند که اجازه می‌دهد اوج‌های نوار داخلی و میله مادر برابر باشند یا پایین‌ترین هر دو میله برابر باشند. با این حال، اگر دو میله با بالا و پایین یکسان داشته باشید، معمولاً توسط اکثر معامله‌گران به عنوان نوار داخلی در نظر گرفته نمی‌شود.

میله­ های داخلی یک دوره تثبیت در یک بازار را نشان می­دهد. نمودار روزانه درون نوار مانند یک مثلث در یک چارچوب زمانی نمودار 1 ساعت یا 30 دقیقه به نظر می­رسد. آنها اغلب به دنبال یک حرکت قوی در یک بازار شکل می­گیرند، زیرا قبل از انجام حرکت بعدی، برای تثبیت متوقف می­شود. با این حال، آنها همچنین می­توانند در نقاط عطف بازار شکل بگیرند و به عنوان سیگنال­های معکوس از سطوح حمایت یا مقاومت کلیدی عمل کنند .

پولبک سه کندل

روند نزولی در شمع اول با فروش بزرگی که پایین‌ترین سطح خود را ثبت کرده است، ادامه می‌یابد. این امر خریداران را دلسرد می­کند، در حالی که فروشندگان اعتماد به نفس پیدا می­کنند. شمع دوم در محدوده معاملاتی شمع قبلی باز می­شود. به جای دنبال کردن به سمت پایین، بالاتر از بسته قبلی و باز شدن فعلی بسته می­شود. این اقدام قیمت یک پرچم قرمز را برمی­انگیزد، که برخی از فروشندگان کوتاه مدت ممکن است به عنوان فرصتی برای خروج از آن استفاده کنند.

شمع سوم یک بازگشت صعودی را تکمیل می­کند، فروشندگان باقی مانده را به دام می­اندازد و کسانی را که علاقه مند به ایجاد یک موقعیت خرید هستند جذب می­کند. روند صعودی در اولین کندل ادامه دارد و یک رالی بزرگ رکوردهای جدید را ثبت می­کند. کندل دوم در محدوده معاملاتی کندل قبلی باز می­شود و زیر بسته قبلی و باز فعلی بسته می­شود. این عامل باعث نگرانی خریداران می­شود که ممکن است شروع به فروش موقعیت­های خرید خود کنند. کندل سوم یک بازگشت نزولی را تکمیل می‌کند­، جایی که موقعیت‌های خرید بیشتر مجبور می‌شوند فروش را در نظر بگیرند و فروشندگان کوتاه‌مدت ممکن است برای بهره‌گیری از کاهش قیمت، وارد بازار شوند.

کف و سقف دوقلو

حمایت و مقاومت نام بازی است. در معاملات محدوده، شما فرض می­کنید که آنها شکسته نمی­شوند. معاملات شما بر این فرض استوار خواهد بود که محدوده باقی خواهد ماند. معامله‌گران محدوده می‌خواهند در بالا کوتاه کنند و در پایین خرید کنند.

بهترین ابزار برای معاملات دامنه نشان می­دهد که چه زمانی ممکن است یک جفت ارز بیش از حد خرید و فروش شود. این شاخص­های فنی را نوسانگر می­نامند. اولین قدم در معاملات محدوده، شناسایی حمایت و مقاومت است. در حالی که ما در محدوده فعلی قفل شده‌ایم، این سطوح قیمت کف و سقف عمل قیمت خواهند بود.

از آنجایی که شما در حال ایجاد یک طرح تجاری بر اساس فروش در مقاومت و خرید در حمایت هستید، به دنبال تاییدیه برای انجام این کار هستید. درست مانند هر طرح تجاری، شما نمی­توانید حدس بزنید که قیمت به این سطوح پاسخ می­دهد. شما به دنبال شواهدی هستید که حمایت یا مقاومت وجود داشته باشد. با وجود شواهد، شما اکنون اجازه دارید که یک تجارت محدوده را در نظر بگیرید.